شناخت رفتار هزینه، یکی از مباحث مهم حسابداري بهاي تمامشده و حسابداري مدیریت است. در مدلهای سنتي رفتار هزينهها، هزينههاي متغير متناسب با تغييرات حجم فعاليت افزايش يا كاهش مییابند و جهت تغییرات در حجم فعالیت تأثیری روی بزرگی تغییرات در هزینه ها ندارد. به اين معنا که تغییرات در سطح فعالیت به یکمیزان معین، هزينهها نیز به مقدار معینی افزايش يا کاهش میيابند (کردستانی و مرتضوی ،1391). اما در سالهای اخیر هزینه ها رفتاری دیگر از خود نشان داده که در نتایج تحقیقهای تحقیق گرانی چون اندرسون و همکاران در سال (2007) دیده میشود. این محققین معتقدند که ميزان افزايش در هزينهها هنگام افزايش در سطح فعاليت، بيشتر از ميزان كاهش در هزينهها هنگام كاهش در حجم فعاليت است. چنين رفتاری در هزينهها چسبندگي هزينهها نامیده میشود. شرکتهای دارای چسبندگی هزینه به دو گروه شرکتهای کارآمد (با اخبار مثبت) و شرکتهای ناکارآمد (با اخبار منفی) تقسیم میشوند. شرکتهای دارای چسبندگی کارآمد به آن گروه از شرکتها اطلاق میشود که فروش فعلی آنها کاهشیافته، اما انتظار میرود که فروش آنها در آیندهی نزدیک به سطح اولیه باز گردد. بنابراین، این شرکتها از این لحاظ کارآمد هستند که تحمل هزینه های اضافی (منابع استفاده نشده) ، با اجتناب از هزینه های تعدیل منابع (کاهش و افزایش دوباره) ، منافعی برای شرکت در آینده به وجود میآورد. شرکتهای دارای چسبندگی ناکارآمد به آن گروه از شرکتها اطلاق میشود که فروش فعلی آنها کاهشیافته، اما انتظار میرود فروش آنها دچار کاهش دائمی (بلندمدت) شود. بنابراین، شرکتهای مزبور از این نظر ناکارآمد هستند که تحمل هزینه های اضافی (منابع استفاده نشده) منافعی در زمان حال و آینده برای شرکت ایجاد نمیکنند. در نتیجه، صرفنظر از آنکه شرکت با چسبندگی هزینه کارآمد یا نارکارآمد است، چسبندگی هزینه تأثیر منفی بر سود فعلی (سال کاهش سطح فروش) دارد؛ زیرا، کاهش فروش با همان مقدار کاهش در هزینه ها بازپرداخت نمیشود(نیک کار وجلیلی،1394)اما عملکرد مالی مطلوب موجب میشود که چسبندگی هزینه ها کاهش یابد (وارجانگرا و تامار ، 2014). تصمیم مدیر بهمنظور کاهش سطح هزینه ها یا نگهداري منابع بدون استفاده بستگی به انتظارش از تقاضا در آینده دارد. اگر مدیر انتظار داشته باشد که کاهش در سطح فروش موقتی است و در مدت کوتاهی به حالت اولیه باز میگردد، او تصمیم خواهد گرفت منابع بدون استفاده را حفظ کند زیرا، اگر مدیران منابع مرتبط با فعالیتهاي عملیاتی را متناسب با کاهش فروش، کاهش دهند، تحصیل و آمادهسازی دوبارهي منابع در آینده، نیازمند زمان است. بنابراین، اگر منابع و هزینه ها متناسب با کاهش فروش کاهش یابد، شرکت فرصتهای توسعهی فروش را از دست میدهد؛ در نتیجه، هزینه هاي تعدیل بیشتر از هزینه هاي ظرفیت بدون استفاده خواهد بود و مدیر تصمیم خواهد گرفت منابع اضافی را حفظ کند. در نتیجه، نیازمند حفظ منابع استفاده نشده خواهد بود. در این وضعیت، مدیریت در ارتباط با چشمانداز آیندهی شرکت آگاهتر است و میتواند ارزیابی کند که آیا حفظ منابع استفاده نشده، نتیجه خواهد داد یا خیر؟(چن و همکاران2019).
2-1- مقدمه
2-2-مبانی نظری چسبندگي هزينههای شرکت
2-2-1-مفهوم چسبندگی هزینه
2-2-2-دلایل وقوع چسبندگی هزینه
الف-فرضیه تصمیم آگاهانه :
ب-فرضیه تاخیر در تعدیل هزینه:
2-2-3-انواع چسبندگی هزینه چسبندگی
2-3-ضرورت واهمیت مطالعه چسبندگی هزینه
2-4-مبانی نظری ارتباط چسبندگی هزینه با متغییرهای پرکاربرد حسابداری
2-4-1-محدوديت مديريت سود و رفتار هزينه ها
2-4-2-ساختار سیاسی-اقتصادی وچسبندگی هزینه
2-4-3-عملکرد و ارزش شرکت وچسبندگی هزینه
2-4-4-رشد اقتصادی وچسبندگی هزینه
2-4-5-حاکمیت شرکتی وچسبندگی هزینه
2-4-6-نرخ موثر مالیات وچسبندگی هزینه
2-4-7-تصمیمات سرمایه گذاری وچسبندگی هزینه
2-4-8-مسئولیت اجتماعی وچسبندگی هزینه
2-4-9-ریسک مالی وچسبندگی هزینه
2-4-10-محدودیت مالی وچسبندگی هزینه
2-4-11-محافظه کاری وچسبندگی هزینه
2-4-12-شفافیت اطلاعات حسابداری وچسبندگی هزینه
2-4-13-هزینههای تعدیل نیروی کار و چسبندگی هزینه
2-4-14-چسبندگی هزینه و معیار شاخص ضد انحصاري (هرفیندال):
2-4-15- پیش بینی سود و چسبندگی هزینه ها
2-4-16-پیش بینی مدیران و چسبندگی هزینه ها:
2-4-17-نظریه نمایندگی و چسبندگی هزینه
2-5- پیشینه تحقیقات انجام شده در مورد موضوع چسبندگی هزینه های شرکت
2-5-1- پیشینه داخلی تحقیقات انجام شده چسبندگی هزینه های شرکت 1402-1401
2-5-2- پیشینه خارجی تحقیقات انجام شده چسبندگی هزینه های شرکت 2023-2022
منابع