مطالعه انگیزش برای یافتن بهترین پاسخ برای دو سوال اساسی زیر است ؟
این سوال کلی به چند سوال جزئی تر تقسیم می شود که مسائل اساسی را در مطالعه انگیزش تشکیل می دهند که باید حل شوند.
1- چه چیز موجب رفتار می شود ؟
رفتار چگونه شروع می شود ؟
وقتی رفتار شروع شد چگونه درطول زمان ادامه می یابد؟
تجربه روانی "خواستن" از کجا ناشی می شود ؟
چرا رفتار به سمت برخی هدف ها، ولی به دور از هدف های دیگر هدایت می شوند؟
چرا بعضی از رفتارها زودتر از رفتارهای دیگران پایان می یابد ؟
چرا رفتار تغییر جهت می دهند؟ چرا رفتار متوقف می شود؟
نیروهایی که شدت رفتار را تعیین می کنند، کدامند؟
چرا فردی زمانی در موقعیت خاصی به یک صورت و زمان دیگری به صورت متفاوتی رفتار می کند؟
چه تفاوت های انگیزشی بین افراد وجود دارد و این تفاوت ها چگونه ایجاد می شوند؟
2- چراشدت رفتار تغییر می کند ؟
چرا بعضی ها برای کاری بیشتر از دیگران تلاش می کنند ؟
چرا بعضی کاری را با سرعت بیشتری انجام می دهند ؟
چرا بعضی ها زودتر از دیگران در کاری خسته می شوند ؟
پس برای آنکه توضیح دهیم چرا افراد به گونه خاص رفتار می کنند ، به یک نظریه انگیزش نیاز داریم
نظریه انگیزش به ما امکان می دهد آنچه را که به رفتار شخص نیرو و جهت می دهد ، توجیه کنیم .
موضوع اصلی انگیزش به آن دسته ازفرآیندهایی مربوط می شود که به رفتار نیرو، جهت و استقامت می دهند .
نیرو اشاره دارد به اینکه رفتار انرژی دارد – یعنی، نسبتا نیرومند، شدید، و برگشت پذیر است.
جهت اشاره دارد به اینکه رفتار هدفمند است – یعنی، به سمت رسیدن به هدف یا نتیجه ای خاص گرایش دارد.
استقامت اشاره دارد به اینکه رفتار دوام دارد – یعنی، با گذشت زمان و درموقعیت های مختلف، ادامه می یابد.
فرآیندهایی که به رفتار انرژی وجهت می دهند از نیروهای موجود در فرد و محیط ناشی می شوند .
سه فرایند درونی که به رفتار نیرو، هدف، و برگشت پذیری می دهند (یعنی، انرژی، جهت، و استقامت آن)، عبارتند از: نیازها، شناخت ها، و هیجان ها.