رشد به تغییراتی در امتداد زمان اشاره دارد که از الگوی منظمی پیروی می کند.
این تغییرات تدریجی و پیش رونده است، در زندگی اتفاق می افتد و ارتباط نزدیکی با یادگیری دارد.
تحقق كلية أصول یادگیری با در نظر گرفتن سطح مناسبی از رشد امکان پذیر است.
برای مثال، فراگیران بزرگ تر، شبکه حافظه ای گسترده تری دارند و معمولا می توانند روابطی برقرار کنند که فراگیران کوچک تر قادر به آن نیستند.
روانشناسی رشد، شاخه ای از روانشناسی است و الگوهای رشد و تغییراتی را بررسی می کند که در سراسر زندگی اتفاق می افتد.
به عبارت دیگر، روانشناسان رشد، تعامل بین الگوهای رفتاری از پیش تعیین شده زیستی و محیط دایم در حال تغيير و پویا را مطالعه می کنند.
روان شناسان رشد بر این باورند که دستیابی به تصویری درست از الگوی رشد در درک کودکان و تنوع رشد آنان کاملا اساسی است.
از این رو، اطلاع از الگوی رشد انسان، هم ارزش علمی دارد و هم ارزش عملی.
کمینیوس
در آثار خود، کودک را موجودی منحصر به فرد و نیازمند به آموزش و پرورشی متفاوت، از نظر روش، برنامه و کتابهای آموزشی معرفی کرد.
او هدف آموزش و پرورش را در سه قلمرو اخلاق، دانش و دین خلاصه می کند
به عقیده کمینیوس، هیچ انسانی نباید از آموزش بی بهره بماند، زیرا بدون تربیت، طبیعت خوب انسان به تنهایی نمی تواند راهنمای او در زندگی باشد.
آموزش باید متناسب با سن فرد و در درجه اول از طریق اشیاء و سپس، واژه ها و مفاهیم صورت گیرد.
کار مهم کمینبوس از لحاظ تربیتی، توجه به مراحل رشد و انطباق دوره های آموزشی با کودکان است.
او از چهار دوره شش ساله نام می برد که هر یک در انطباق با رشد کودک است؛ در این میان، آخرین دوره که دوره پژوهش است، معمولا بعد از تحصیلات دانشگاهی شروع می شود.
تأكید كمینیوس بر اهمیت حس و تجربه، از مهم ترین اندیشه های تربیتی وی است که بعدها متخصصان دیگری نیز به آن توجه کردند.