در این روش تأکید اصلی بر بعد شناختی انسان است.
همان طور که انگیزش عاطفی از مبادی رفتار است، تصور و تصدیق به فایده نیز از مبادی شناختی است که این روش عهده دار تأمین آن است.
قرآن واژه های تعقل، تفکر، تفقه، تدبر، لب، حجر، نهیه، حکمت، علم و فهم (با توجه به تفاوت های ظریفی که میان آنها وجود دارد) را برای استفاده از این روش به کار برده است.
در شیوه تربیتی علمای اخلاق بخش قابل توجهی از تدابیر و رهنمودهای اصلاحی آنان، مربوط به بعد شناختی انسان است؛
از جمله ایجاد یا تصحیح تصورات ذهنی فرد از خود عمل یا صفت اخلاقی، ترسیم نتایج و عواقب دنیوی یا اخروی اعمال، لوازم و ملزومات نیک یا بد امور اخلاقی.
در نظریه اخلاقی آنان ، غلبه قوه عقلانی بر دو قوه غضب و شهوت موجب نجات انسان از رذایل اخلاقی و حرکت به سوی فضایل اخلاقی است؛
عرصه های تفکر و تعقل که می تواند در تربیت اخلاقی هم مؤثر باشد.
۱. طبیعت: چه بسیار نشانه ها در آسمانها و زمین است که بر آنها می گذرند در حالیکه از آنها روی بر می گردانند.»
۲. تاریخ: امام علی ع می فرماید: از حال فرزندان اسماعیل، فرزندان اسحاق و فرزندان يعقوب، عبرت گیرید.
٣. قرآن: «آیا به آیات قرآن نمی اندیشند؟ یا (مگر) بر دل هایشان قفل هایی نهاده شده است.»
۴. انسان: فقرات اول دعای عرفه امام حسین ع و توحید مفضل نكات سودمندی را در این باره گوشزد می کنند.
ان تثبیت و درون سازی قواعد اخلاقي غالبا بدون پرورش نیروی عقلانی ممکن نیست.