طرح مسأله
موضوع نخبگان و جذب و بهرهبرداري از سرمايه انساني آنان موضوعي پيچيده و چند وجهي است. اين موضوع به دلايل زير ابعاد مهمي پيدا كرده كه آن را به يك موضوع علمي پژوهشي تبديل نموده است:
مبحث جذب نخبگان و كم و كيف بهرهمندي از خدمات آنان تحت تأثير حجم فراواني از مؤلفههاي درهم تنيدة فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي است.
اين موضوع مستقيماً با خود نخبگان و تصميمات فردي آنان گره ميخورد. از آنجا كه نخبگان كنشگراني آگاه و هوشمندند، موضوعات مربوط به رفتار و كنش آنان موضوعاتي پيچيده است.
جذب يا عدم جذب نخبگان در نظام اجتماعي داراي اثرات و پيآمدهاي مهمي است. اين اثرات و پيآمدها هم نظام علم و فنّاوري را تحت تأثير قرار ميدهد و هم كل ساختار نظام اجتماعي را متأثر ميكند.
براي كشورهاي در حال توسعهاي چون ايران، كه در مرحلة رشد و خيز اقتصادي قرار دارند نياز به توسعه منابع انساني نخبه و بكارگيري متخصصان علمي و فني نياز حياتي و مضاعف است.
طبق آمارهاي منتشر شده در ايالات متحده آمريكا دربارة گستردگي مهاجرت نخبگان به كشورهاي عضو OECD ايران، كره جنوبي و فيليپين وضعيتي قابل تأمل دارند. براساس اين گزارش، جمعيتي از ايرانيان كه داراي تحصيلات دانشگاهي بوده و در كشورهاي عضو OECD مقيم هستند، 25 درصد كل افراد داراي تحصيلات عالي هستند كه در داخل ايران زندگي ميكنند. به نظر برخي پژوهشگران، شمار متخصصان ايراني كه در كشورهاي خارجي مقيم بوده و در مراكز علمي و پژوهشي آنها مشغول كار هستند (حداقل در برخي رشتهها) به دو برابر متخصصان (همان رشته) در داخل كشور ميرسد. براي نمونه در رشتة فيزيك، حدود 400 فيزيكدان ايراني در خارج از كشور به سر ميبرند كه اين رقم دو برابر فيزيكدانان داخل ايران است. (منصوري، 1371)
در مرحله تكامل سازمانهاي توليدي و خدماتي و اجتماعي، نقش نخبگان كه به عنوان مغزافزار در اين نظامها عمل ميكنند نقشي حساس و شكلدهنده است.
در كشور ما هنوز نظام مدون و مطالعه شده و رسمي براي توسعه بكارگيري نخبگان اعم از نخبگان بالقوه (استعدادهاي درخشان) و نخبگان بالفعل، بويژه نخبگان علمي و فني در دست نيست. بديهي است در اين نظام ميبايست، اهداف و وظايف نهادهاي متولي و حامي و پشتيبان به تفكيك و روشني مدون شده باشد و در آن انواع حمايتهاي معنوي و منزلتي، قانوني و مالي به صورت نظام يافته پيشبيني شده باشد. هم اكنون حدود 36 نظام و سازوكار مرتبط با نخبگان در كشور وجود دارد كه بعضاً به موازي كاري و فعاليتهاي پراكنده مشغولند.
آنچه كه آمارهاي بينالمللي نشان ميدهد موج مهاجرت نخبگان ايراني به كشورهاي اروپايي، ايالات متحده آمريكا و اخيراً كشورهاي حاشيه خليج فارس هنوز مهار نشده است. مشكل مهمتر اين است كه سامانه مشخص آماري – اطلاعاتي، تصميم سازي و تصميمگيري در زمينه حفظ و جذب نيروي انساني نخبه موجود نيست.
موارد ياده شده در بالا ضرورت انجام يك مطالعه جامعنگر كه بتواند راهكارهاي فراگيري را ارائه نمايد احساس ميشود. اين مطالعه ميتواند لزوماً مطالعه موازي ديگري نبوده بلكه با تلفيق مطالعات و تجارب انجام شده، نكات مهم و اساسي و ايدههاي كاربردي را استخراج و در قالب مجموعهاي هماهنگ ارائه نمايد.
1. مفهوم شناسي نخبگان
نظريههاي نخبگان چارچوبي براي توصيف و تحليل پيدايي و برآمدن نخبگان و نيز جايگاه و نقش آنها در جامعه به دست ميدهد. همان طور كه نظريه طبقات اجتماعي ، همين كار را دربارهي «طبقات» انجام ميدهد و اتفاقاً اين دو نظريه، باهم ديگر ارتباط نزديكي دارند و براي همين، در پارهاي مطالعات، دركنار هم مورد بحث قرار ميگيرند ( Arsalan, 2003b).
قبل از مروري بر نظريههاي نخبگان، لازم به ذكر است كه نظريههاي نخبگان، لزوماً به معناي «نخبهگرايي » نيست، زيرا حداقل براساس تلقي مدرن از علم (درمقايسه با فلسفهي علم پسامدرن) بناي كار علم بر توصيف بيطرفانه است بنابراين در اين نظريه نيز فرض بر اين است كه مفهوم نخبه، «مفهومي خنثي » تلقي ميشود و بارمعنايي ايدئولوژيك به آن داده نميشود. حتي نظريهي نخبگان، لزوماً نخبهها را سرشير جامعه نميداند (Arsalan, 2003 a). تنها برخي از رويكردهاي موجود در مجموعه نظريات نخبگان، به طور مشخص، متمايل به نخبهگرايي هستند كه در سطور بعدي به عنوان مروري بر پيشينهي آرا و نظريات به آنها اشاره خواهد شد.
چهار رويكرد عمده در مجموعه نظريات نخبگان از هم متمايز ميشوند كه عبارتند از:
1- نظريهي كثرتگرايانهي نخبگان
2- نظريه نخبهگرايي
3- نظريه دمكراتيك نخبگان
4- ديدگاه مردم – نخبگان
ابتدا مفهوم نخبه و تعاريف مختلفي كه از آن به عمل آمده است مورد بحث قرار ميگيرد و سپس هر يك از 4 رويكرد نظري فوق به اجمال ذكر ميشود. مفهوم نخبگان (Elite)مفهوم خاصي در مقابل مفهوم عامّ ٍتوده / عموم (mass/pablic) است.بدين ترتيب ملاحظه ميشود كه نخبگان درتقابل معنايي با گروه ديگر يعني نانخبگان (Non-elite) قرار ندارد بلكه زير مجموعهاي از مفهوم عموم مردم است.
نخبگان در عامترين كار بست معنايي خود به «تعدادي چند » در ميان «تعدادي بسيار » اطلاق ميشود كه مهمترين ويژگيآنان دسترسيدرسطح برتربه منابع است(Word iQ , 2004)
منابع ياد شده در اين تعريف عام از نخبگان، متنوع است و نوعشناسيهاي متعددي از آن به عمل آمده كه از جمله ميتوان به سنخشناسي زير اشاره كرد (Etzioni-Halevy, 1997) :
1- منابع فيزيكي مانند وسايل توليد و …
2- منابع اقتصادي مثل سرمايه
3- منابع نمادين همچون دانش، ايده، اطلاعات، هنر و …
4- منابع روانشناختي – شخصي مانند استعداد، فرهمندي ، انگيزش، انرژي، مهارت، ورزيدگي
5- منابع سازماني و اداري و منابع مربوط به ساختار قدرت و تصميمگيري
پشتیبانی 24 ساعته :
09909994252
برچسب ها:
مبانی نظری و پیشینه تحقیق نخبگان و فرار مغز ها پیشینه تحقیق نخبگان و فرار مغز ها