زماني كه معلمان سهم خود را در پروسه انضباطي انكار مي كنند در واقع سهم خود را نيز در دستآوردهاي آكادميك كودك ناديد ميگيرند.
باورهاي معلمان
تأثير باورهاي معلمان درباره خود دانشآموز نميتواند مورد تأييد بيشتر از حد قرار گيرد. اگر دانشآموزي در كلاس است تأثير باورهاي معلم گريزناپذير است. بر مثالهاي زير توجه نمائيد.
جونيس پايه دوم را در كلاسهاي بومن با يك لباس و مواد جديد و اشتياق به آموختن شروع نمود. برادر بزرگتر جونيس كه هم اكنون در كلاس چهارم است نيز در كلاسهاي بومن بوده است او دانشآموزي با هوش و توانا بود كسي كه ميتوانستند از پس هر كاري برآيد. يك ماه بعد از سال تحصيلي جونيس در گروه خواندن دچار اشكال شد. او با بعضي از مفاهيم دست و پنجه نرم مي كرد و شبي عقلش را از دست مي دهد. آقاي بوفي به جونيس گفت: «من مطمئنم كه تو خوب عمل خواهي كرد براي آنكه برادرت يكي از بهترين دانشآموزان من بود».
برداشت جونيس از برچسب آقاي بوفي چه بود؟ آقاي بوفي راجع به او چه باوري داشت؟ آيا اين تشويق كننده يا نااميد كننده بود؟ قصد خوب بود ولي روش اجرا به تنيجه مورد نظر نميرسيد.
فهم باورهاي معلمان ضروري است، ما بايد بدانيم كه معلمان يك سري باور دارند لذا پايه رفتار آنها در كلاس است. بعضي از اين باورها مؤثر و بهبود دهنده رابطه معلم- شاگرد و باعث رشد توانائي دانشآموز به آموختن است. ساير باورها آسيب رسان است و موجب ايجاد مشكل در رابطه با دانش آموزان است، ميتوانيم برخي از اين باورهاي تخريبگر را تشخيص دهيم تا آنها بتوانند نيازشان براي رابطه مشورتي را دريابند.
باورهاي نادرست مشترك همگي كه هر دينك ماير 1980 آمده است.
1- دانشآموز بايد با خود همكاري كند.
من مسئول هستم. دانشآموز بايد آنچه را من مي گويم انجام دهد. اگر آنها انجام ندهند من يك ناظم مؤثر نيستم. همكاري پايه لغات terms من است و به معناي مطابقت با نيازهاي من است.
2- من بايد قادر به كنترل تمامي دانشآموزان و موقعيت، باشم وگرنه من معلم خوبي نيستم.
من بايد تمايل دانش آموزان را با مهارتي كه هم اكنون دارا هستم اداره كنم من تمامي يزها را راجع به كنترل دانشآموزان آموختهام. يك رابطه مشورتي نشانه ضعف و شكست است.
3- برنامه من به هر قيمتي بايد موفق شود.
برنامه من تنها راه است هيچ فضائي براي دادن و گرفتن در رابطه وجود ندارد. براي كنترل يا براي برد چالش با دانشآموزان مهم است. من ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ كسي در روابط خود با ديگران دارم.
4- برخي از دانشآموزان ذاتاً بد هستند و بايد اگر همكاري نكردند تنبيه شوند.
همه دانشآموزان خوب نيستند بعضيها هيچ اميدي به اصلاحشان نيست، رويكرد من استفاده از تنبيه به عنوان يك سيستم انضباطي جهت ايجاد مطابقت است. تنها سيستم انضباطي كه مؤثر است به وجود آوردن كنترل از خارج كودك است.
پشتیبانی 24 ساعته :
09909994252
برچسب ها:
مقاله باورهای معلمان