فنون تفسير
Interpretive techniques
توجه به اين نكته در درمانگري تحليلي (كامپتن ،1975؛ گري ؛ بلك من، 1994؛ دورپات ، 2000) براي درمانگر الزامي است كه نخست دريابد مراجعين چگونه از روبرو شدن با هيجانهاي خود اجتناب ميكنند؛ و در گام بعد توجه مراجعين را به مكانيزمهاي دفاعي ناسازگاري كه بكار ميبرند، جلب كند.
به عبارت ديگر، روان درماني پويشي و روان تحليلگري از دسته درمانهايي هستند كه در آها محتوا وزمان اظهارات درمانگر، از جمله مؤلفههاي فني درمان به شمار ميروند. روان تحليلگران معمولاً، در بخشي از درمان مراجعين به اقداماتي تحت عنوان "تفسير" دست ميزنند.
مداخلات ("تفسيري") تحليلي
راهنمائي و برقراري اتحاد درماني
راهنمائي درماني را ميتوان در جلسه دوم يا زماني كه ارزيابي اوليه تكميل شد و تصميم به آغاز درمان صورت گرفت به مراجع ارائه كرد. معمولاً برخي از مراجعين در آغاز درمان متوجه نيستند كه دقيقاً بايد چه كاري انجام دهند. شرح فرايند درماني به ويژه براي مراجعيني كه در جلسات هفتگي شركت دارند، درمان را تسهيل ميكند. از جمله راهنمائيهاي درمان "صحبت كردن درباره افكار و احساسهاي مربوط به مشكل اصلي به بهترين وجه ممكن با درمانگر" است. مراجعين همجنين لازم است افكار و احساساتي را كه در روابط مهم زندگي گذشته و حال داشتهاند را بازگو كنند. هر خوابديده و روياپردازي روزانهاي كه ميتوانند به خاطر بياورند را مطرح كنند. نكته مهمتر اين است كه بايستي بسيار بايد از واكنشهاي reaction مثبت و منفي را كه نست به گفتههاي درمانگر و نيز ؟؟؟؟ درمان دارند منعكس كنند. خيالپردازيهاي مراجع درباره درمانگر و يا هر فكري حتي اگر نامرتبط هم باشند در زمان مراجعه به محل درمان ميتواند مفيد باشد.
برخي از مراجعين در درمان بصورت خودانگيخته شروع ميكنند و بلافاصله به شما [درمانگر] اعتماد كرده و اقدام به تداعي ميكنند. معمولاً آنها نيازمند راهنمائي نيستند. اگر درمان از نوعي است كه درمانگر مراجع را براي مثال 3 تا 5 بار (همچنان كه در روان تحليلگري مرسوم است) در هفته ملاقات ميكند، تا زماني كه مقاومت به مسئلة قابل توجهي تبديل نشده و تداعي آزاد به عنوان هدف اصلي به تحليلگر اجازه ميدهد كه مجاورت افكار و نيز محتواي آنها را در مراجع بررسي ميكند، ميتوان از مطرح كردن راهنمائي درماني چشم پوشيد.
مفهوم اتحاد بين شما [درمانگر] و مراجعين تحت درمان شما از دو مفهوم تشكيل شده است، راهنمائي "چهارچوب" درماني كه معمولاً بايد در جلسه دوم ارائه شوند و نيز ابعاد روابط درماني كه ذيلاً به آنها ميپردازيم:
اتحاد كاري (گرين سن ، 1965). نقش هر مراجع در درمان عبارت است از:
* حضور در جلساتي كه شما تعيين كردهايد؛
* بر اساس آنچه توافق كردهايد و به شيوهاي كه شما مشخص كردهايد، هزينه درمان را پرداخت كنند؛
* صحبت كنند؛
* اين مسئله را به رسميت بشناسد كه به دليل مشكلات خاصي كه داشتهاند شما را ملاقات ميكنند، و بنابراين وظيفة نقش شما ارائه راهكارهايي به آنهاست با اين اميد كه به آنها درشناخت بهتر خودشان كمك كند.
پيمان درماني (استون ، 1961؛ زتزل ، 1956) افراد مورد درمان بايستي:
* در تعامل با شما [درمانگر] همدلي متقابلي شكل دهد و يا در تعامل با درمانگر به برقراري همدلي متقابل كمك كند.
* به تفسيرهاي دفاعي نخستين مربوط به مقاومت، با حسن نيت پاسخ دهد.
در صورتي كه هر يك از نكاتي كه ذكر شد، نقض شود، بايد نسبت به آن- و معني دفاعي آن- توجه كافي مبذول شود و اين اقدام، پيش از آنكه به فهم پوياييهاي مرضي پرداخته شود انجام گيرد.
كاوش
هدف از طرح سئوالها، به اميد يافتن مكانيزمهاي دفاعي جهت تفسير آنها هستيد. براي مثال با بيان جملهاي نظير "شما گفتيد كه همسرتان خانه را با عصبانيت ترك كرد و به منزل خواهرش رفت/ بين شما قبل از اينكه همسرتان منزل را ترك كند، چه اتفاقي افتاد؟" هر چند مكانيمهاي دفاعي اين مراجع را كه شامل ابهام Vagueness و Suppression و فر
پشتیبانی 24 ساعته :
09909994252
برچسب ها:
تحقیق راهنمایی درمانی