معنويت و سکولاريسم
ترجمه سكولاريزم
براى سكولاريزم (secularism) و مشتقات مربوط به آن در زبان فارسى معادلهاى فراوانى به كار برده شده است. در ترجمه سكولاريزم: دنياپرستى، اعتقاد به اصالت امور دنيوى، غير دين گرايى، نادينىگرى، جدا شدن دين از دنيا، دنيويت، دنيوىگرى، روشنفكرى غير مذهبى، مذهب جدائى دين از سياست (حكومت) لائيسم، بى دينى، لامذهبى، علمانيّت ...
در ترجمه سكولار (secular): بىحرمت، ناسوتى، بشرى، زمينى (غير معنوى)، دنيوى، اين دنيايى، غير مذهبى، اين جهانى، عرفى، گيتيانه (در برابر دنيوى يا اخروى)، روشنفكر، لائيك، بىدين، ... و در ترجمه سكولاريزاسيون: (Secularization)نادينى، دنيوى كردن، جدا انگارى دين و دنيا، دين زدايى، علمانيت، عرفى شدن .... معادلهاى متكثر و فراوانى كه در برابر سكولاريزم و مشتقات مربوط به آن به كار برده شده است با صرف نظر از صحت و سقم آنها، نشان دهنده دشوارى ترجمه اين لفظ در ادبيات فارسى است.
دشوارى ترجمه
مفاهيم كليدى و محورى هر فرهنگ و تمدن به سهولت قابل انتقال و قابل ترجمه در حوزههاى فرهنگى رقيب نيست، دشوارى ترجمه اين مفاهيمبه معادل يابى الفاظ محدود نمىشود، بلكه ريشه در دو امر دارد. اول: بار معنايى اين مفاهيم و بيگانه و نامأنوس بودن معناى آنها براى فرهنگىكه ترجمه در آن واقع مىشود و دوم: اثر مخرب و ساختار شكنانه برخى از اين مفاهيم و معانى براى فرهنگهاى رقيب و در نتيجه موضعگيرىفرهنگ رقيب در قبال آنها.
موضعگيرى در قبال مفاهيم فرهنگى رقيب موجب مىشود تا برخى عوامل و انگيزههاى اجتماعى و سياسى مانع از تبيين شفاف آنها شود، زيرا كسانى كه در متن فرهنگ رقيب، شيفتگى نسبت به آن مفاهيم دارند، در هنگام انتقال آن مفاهيم با رويكردى ترويجى و تبليغى از ترجمههايىپوشش مىگيرند كه با ابهام خود مانع از برانگيخته شدن حساسيتهاى اجتماعى و فرهنگى گردد، و بلكه در صورت امكان در اثر ابهام و عواملعارضى مورد استقبال عموم قرار گيرند.
هر يك از عوامل ياد شده در ترجمه سكولاريزم به گونهاى تأثير داشتهاند و مجموعه اين امور وضعيت موجود را در ترجمه آن پديد آوردهاند.
سكولاريزم و معنويت
با صرف نظر از معادل هايى كه براى سكولاريزم و مشتقات مربوط به آن به كار برده مىشود، در معناى سكولاريزم مىتوان گفت اين لفظ ناظر به نوعى هستىشناسى است كه اصالت را به امور دنيوى و اين جهانى مىدهد، و اين نوع از هستىشناسى كه با انسانشناسى و معرفت شناسىمناسب با خود هماهنگ است در قبال نوع ديگرى از هستىشناسى است كه صورتى معنوى و دينى دارد.
در هستىشناسى معنوى اصالت به هستى متعالى و قدسى داده مىشود، در اين نگاه ساحتى از هستى كه از آن با عنوان غيب ياد مىشود، بر اين جهان و عالم محيط بوده و نسبت به آن معنا بخش و تعيين كننده است، به گونه اى كه غفلت از آن هستى معنوى مانع از شناخت حقيقت اين جهان مىگردد.
صور معنويت و دين
نگاه معنوى صور گوناگونى مىتواند داشته باشد مانند:
الف) اين نگاه با حفظ رويكرد معنوى و دينى خود يا نسبت به زندگى دنيا فعال و سازنده است و يا آن كه رويكرد منفى و زاهدانه نسبت به دنيادارد. اين رويكرد دوگانه را در مقايسه بين رهبانيت مسيحى كه عزلت و گوشهگيرى است و رهبانيت اسلام كه به تعبير پيامبر خاتم جهاد در راهخداوند است، مىتوان ديد.
ب) نگاه معنوى يا موضعى مثبت نسبت به مراتب مختلف عقل و عقلانيت دارد، و يا آن كه در تقابل با آن قرار مىگيرد، اين دوگانگى نيز درمقايسه اديانى كه ايمان را در تقابل با عقل قرار مىدهند با اسلام كه عقل را به مصداق «ماعبد به الرحمان» با ايمان قرين مىداند، مىتوانمشاهده كرد.
ج) نگاه معنوى مىتواند چهرهاى توحيدى و يا اساطيرى داشته باشد، اين تقابل از مقايسه اديان توحيدى با اديان مشركانه كه به الهههاىمتعدد قائلند، روشن مىشود.
د) معنويت مىتواند صورتى صادق و يا كاذب داشته باشد.
صدق و كذب علمى و عملى
پشتیبانی 24 ساعته :
09909994252
برچسب ها:
تحقیق معنويت سکولاريسم