آداب معاشرت درقران
بحث درباره آداب معاشرت است. در اين باره در قرآن كريم مسائلى مطرح شده كه بعضى از آنها عموميت دارد و بعضى درباره رسول اكرمصلى الله عليه وآله وسلم است كه شايد با بيانى كه عرض مىكنيم كمابيش قابل توسعه باشد.
۱- آداب عمومى
آنچه مربوط به عموم افراد است، آدابى چند است كه در اين جا به بعضى از آنها اشاره مىكنيم:
در سوره نور چندين آيه هست كه كما بيش با هم مربوط است و از آيه ۲۷ شروع مىشود: «يا ايها الذين آمنوا لاتدخلوا بيوتا غير بيوتكم حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها ذلكم خير لكم لعلكم تذكرون × فان لم تجدوا فيها احدا فلاتدخلوها حتى يؤذن لكم و ان قيل لكم ارجعوا فارجعوا هو ازكى لكم والله بما تعملون عليم; اى كسانى كه ايمان آوردهايد، به خانههايى كه خانههاى شما نيست داخل مشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن سلام گوييد. اين براى شما بهتر است، باشد كه پند گيريد. و اگر كسى را در آن نيافتيد پس داخل مشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد: «برگرديد»، پس برگرديد، كه آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مىدهيد داناست.»
۱ - ۱ - ورود به خانهها
وارد شدن به خانه ديگران به چند صورت تصور مىشود: الف - شخص علم دارد به اين كه صاحب خانه راضى است. ب - مورد شك است. ج - علم دارد به اين كه راضى نيست.
روشن است در جايى كه انسان، علم به عدم رضايت دارد يا اذن بگيرد ولى جواب رد بشنود نبايد وارد بشود: «و ان قيل لكم ارجعوا فارجعوا» اگر كسى خواست وارد منزل كسى بشود و اجازه خواست و گفتند «برگرديد» يعنى اجازه ندادند اصرار نكند و برگردد. اين براى شما بهتر و براى مصالح جامعه اسلامى مفيدتر است.
صورت ديگر اين است كه علم دارد به اين كه طرف راضى استيا قبلا چنين اجازهاى را گرفته يا از نحوه رفتار و گفتار صاحبخانه به دست آورده است، در آنجا هم ورود جايز است منتهى آدابى دارد: يكى از آدابى كه مىبايست رعايتبكند اين است كه سرزده وارد نشود اگر دوستانى با همديگر روابطى دارند يا كسانى براى حاجتى - مادى يا معنوى - به كسى مراجعه مىكنند، چون ممكن استشخص در داخل خانهاش آمادگى براى پذيرش نداشته باشد يا در حالى باشد كه نمىخواهد كسى او را در آن حال يا به آن صورت ببيند اين است كه در اسلام تاكيد مىشود كه «استيناس» كنيد. استيناس كردن; يعنى انجام دادن كارى كه توجه را جلب بكند و در روايات در توضيحش آمده كه صدا بزنيد يا تنحنح بكنيد تا خودش را آماده كند. ضمنا دستور مىدهد كه سلام هم بكنيد «حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها» كه بعدا جداگانه درباره آن بحثخواهيم كرد.
اما اگر شخصى خواست وارد اتاق يا خانهاى بشود كه كسى در آن نيست و مثلا در زد و كسى جواب نداد و فهميد كه كسى آن جا نيست كه از او اجازه بگيرد در اين صورت هم وارد نشود: «فان لم تجدوا فيها احدا فلاتدخلوها حتى يؤذن لكم» طبعا وقتى كسى نباشد اذن هم تحقق نمىيابد پس شما بايد وارد نشويد تا كسى پيدا شود و به شما اذن بدهد.
مواردى هست كه رفت و آمد افراد با هم خيلى زياد است; مثلا اهل يك خانه كه در اتاقهاى متعددى زندگى مىكنند رفت و آمد متعارف دارند: بچهها وارد اتاق پدر و مادرشان مىشوند يا كسانى كه در خانه كار مىكنند مانند كلفت و نوكر و عبيد و امايى كه سابقا بودند و در خانه كار مىكردند، آيا هر دفعهاى كه مىخواهند بيايند لازم است اذن بگيرند يا نه؟ در آيه ۵۸ سوره نور مىفرمايد: «يا ايها الذين آمنوا ليستاذنكم الذين ملكت ايمانكم والذين لم يبلغوا الحلم منكم ثلاث مرات» كسانى كه مملوك شما هستند و در خانه شما كار مىكنند و همين طور بچههايى كه به حد تكليف نرسيدهاند سه مرتبه در شبانه روز اذن بگيرند: پيش از نماز صبح، موقع ظهر و بعد از نماز عشا. اينها مواقعى است كه معمولا انسان استراحت مىكند و دلش مىخواهد تنها باشد. و در آيه بعد مىفرمايد: «و اذا بلغ الاطفال منكم الحلم فليستاذنوا كما استاذن الذين من قبلهم» اما اگر بچهها به حد تكليف رسيدند بايد مثل سايرين اجازه بگيرند; يعنى غير از سه مرتبهاى كه گفته شد هر وقت ديگر هم مىخواهند وارد بشوند بايد اجازه بگيرند.
۱ - ۲ - آداب غذا خوردن
و اما درباره غذاخوردن در خانه ديگران، مواردى هست كه هر چند اذن صريحى از طرف صاحب خانه نباشد جايز است و آنها مواردى است كه معمولا انسان علم به رضايت طرف دارد و اگر كسى راضى نباشد بايد تصريح كند. در آيه ۶۱ از همين سوره پس از اشاره به افرادى كه معذوريتهايى دارند «ليس على الاعمى حرج و لا على الاعرج حرج و لا على المريض حرج» مىفرمايد: «و لا على انفسكم
پشتیبانی 24 ساعته :
09909994252
برچسب ها:
تحقیق آداب معاشرت درقران