امر به معروف و نهی از منکر
مقدمه
سپاس خداوندى را كه هيچ كتابى را نتوان گشود جز به ستايش او و نعمتها را نتوان طلبيد مگر به وسيله كرم ، بزرگوارى و بخشندگى وى .
درود بر سرور پيامبران حضرت محمّد صلى اللّه عليه و اله فرستاده و بنده خدا و بعد از او بر خاندان پاك و پاكيزه اش باد.
بارى ، امر به معروف و نهى از منكر بزرگترين محور دين و مساءله مهمى است كه براى آن ، خداوند تمام پيامبران را برانگيخت . چنانكه اگر بساط امر به معروف و نهى از منكر بر چيده و از نظر عملى و علمى مهمل گذارده شده بود، نبوت بيهوده مى گشت و ديانت نابود مى شود، سستى و گمراهى و جهل و فساد همه را فرا مى گرفت ، كج انديشى فراگير مى شد و شهرها ويران و مردمان هلاك مى گشتند و هر چند آن واقعه اى كه از آن بيم داريم ، واقع مى شد اما چه بسا مردم تا روز قيامت از هلاك خود آگاه نمى شدند، بنابراين ؛ ععع انا للّه و انا اليه راجعون ، )) زيرا از نظر علمى و علمى آثار اين محور نابود شده و حقيقت و نشانه اش محو گرديده و نيرنگ آدميان بر دلها چيره شده و مراقبت خداوند از دلها رخت بربسته و مردم در پيروى از مردم از هوى و هوس همچون چهارپايان افسار گسيخته شده اند و مؤ من راستين كه ملامت كننده اى او را از راه خدا باز ندارد، در پهناى گيتى كمياب گشته است . پس هر كه در جبران اين سستى و پر كردن اين شكاف تلاش كند، يا در عمل عهده دار آن شود و يا اقدام در اجراى آن كند، با اين هدف كه اين سنت از ميان رفته را بازسازى كند و بر آن اهتمام بورزد و در راه زنده كردن آن دامن همت بر كمر زند، چنين شخصى از ميان مردم براى احياى سنتى كه سرانجام روزگار به نابودى آن انجاميده ، از خود گذشتگى كرده و مصمم به تقربى شده كه تمام مراتب قرب در برابر آن ناچيز است ، و اكنون ما آگاهى و اطلاع از آن را در چهار باب شرح مى دهيم :
باب اول در وجوب و فضيلت امر به معروف و نهى از منكر.
باب دوم در اركان و شرايط امر به معروف و نهى از منكر.
باب سوم در موارد انجام آن و بيان منكراتى كه عادت معمول شده است .
باب چهارم در امر به معروف و نهى از منكر فرمانروايان .
امربه معروف و نهي ازمنكر
نقش هر مسلمان در تعيين سرنوشت جامعه و تعهدي كه بايد در پذيرش مسؤوليت هاي اجتماعي داشته باشد، ايجاب مي كند كه او ناظر و مراقب همه اموري باشد كه پيرامون وي اتفاق مي افتد. اين مطلب در فقه اسلامي تحت عنوان امر به معروف و نهي از منكر مطرح شده و از مهم ترين مباني تفكر سياسي يك مسلمان به شمار مي رود؛ چنان كه از مهم ترين فرايضي است كه وجوب كفايي آن ضروري دين شناخته شده و ضامن بقاي اسلام است.[1]
قرآن كريم در بيان صفات ممتاز مؤمنان مي فرمايد:
«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»[2]
مردان و زنان با ايمان ولي (و يار و ياور) يكديگرند، امربه معروف و نهي ازمنكر مي كنند، نماز را برپا مي دارند و زكات را مي پردازند و خدا و رسولش را اطاعت مي كنند.
به موجب اين آيه، افراد مؤمن به سرنوشت يكديگر علاقمند بوده و به منزله يك پيكر مي باشند. پيوند سرنوشت ها موجب مي شود كه تخلف و انحراف يك فرد، در كل جامعه تأثير بگذارد؛ چنان كه يك بيماري واگير در صورتي كه معالجه نگردد، از فرد به جامعه سرايت نموده و سلامت آن را به خطر مي اندازد.
پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در اين زمينه مي فرمايد:
يك انسان گنهكار در ميان مردم، همانند فرد ناآگاهي است كه با گروهي سوار كشتي شده و آن گاه كه كشتي در وسط دريا قرار مي گيرد، تبري برداشته و به سوراخ نمودن جايگاه خود مي پردازد، هر كسي به او اعتراض مي كند او در پاسخ مي گويد: من در سهم خودم تصرف مي كنم؛ به يقين اين يك حرف احمقانه است. اگر ديگران او را از اين عمل خطرناك باز ندارند، طولي نمي كشد كه همگي غرق مي شوند.[3]
معروف و منكر كه دو مفهوم متقابلند، در لغت به معناي شناخته شده و ناشناخته مي باشند؛[4] و در اصطلاح كارهايي كه نيكي يا زشتي آن ها توسط عقل يا شرع، شناخته شده باشند، به ترتيب معروف و منكر ناميده مي شوند.[5]
به كارگيري لفظ معروف و منكر در امور مربوط به بايدها و نبايدهاي دين، بدين لحاظ است كه فطرت پاك انساني با كارهاي معروف آشنا و مأنوس و با زشتي ها و امور ناپسند، بيگانه و نامأنوس است.
بنابراين معروف ومنكر قلمرو وسيعي دارد و در محدوده عبادات يا يك سري از گناهان كبيره نمي گنجند. معروف شامل امور اعتقادي، اخلاقي، عبادي، حقوقي، اقتصادي، نظامي (همانند مرزداري و پيكار در راه خدا) سياسي (مثل حضور در صحنه هاي انقلاب اسلامي و حفظ دستاوردهاي آن) و امور فرهنگي مي شود و منكر نيز شامل منكرات اعتقادي، عبادي، اخلاقي، اقتصادي (مانند كم فروشي و احتكار)، سياسي (همانند جاسوسي و كمك به ضدانقلاب)، نظامي (نظير فرار از جبهه و جنگ، عدم رعايت سلسله مراتب فرماندهي) و... مي شود در مجموع مي توان از معروف و منكر، به ارزش ها و ضد ارزش ها تعبير نمود.
شرايط وجوب امربه معروف و نهي ازمنكر
1 . بايد امر به معروف و نهي از منكر كننده بداند آنچه مكلف ترك نموده، واجب و يا آنچه مرتكب گرديده از منكرات است و بر كسي كه چنين علم و آگاهي از كار ديگري ندارد، واجب نيست.
2 . بايد آمر يا ناهي احتمال تأثير دهد پس اگر مطمئن باشد كه امر و نهيش مؤثر واقع نمي شود، امر و نهي بر وي واجب نيست.
3 . لازم است امر و نهي كننده بداند كه شخص بر گناهش باقي است پس اگر دانست كه وي گناهش را ترك نموده و آن را تكرار نخواهد كرد، امر به معروف و نهي از منكر بر او واجب نيست.
4 . برخورد با گنهكار ضرر و مفسده اي براي امرونهي كننده يا خويشان و برادران ديني اش نداشته باشد؛ مگر معروف و منكر از اموري باشند كه شارع مقدس اهتمام ويژه اي نسبت به آن ها دارد؛ مانند حفظ اسلام و شعائر آن و امنيت جان و ناموس مسلمانان، بنابراين اگر شعائر اسلامي يا جان عده اي از مسلمانان در معرض خطر و نابودي شد، بايد اصل اهم و مهم مورد توجه قرار گيرد و صرف ضررديدن موجب سقوط وظيفه نمي شود.[6]
اقسام امر به معروف و نهي از منكر
امر به معروف و نهي از منكر به دو قسم واجب و مستحب
پشتیبانی 24 ساعته :
09909994252
برچسب ها:
تحقیق امر معروف نهی منکر