تحقیق امام رضا(ع)و بني عباس

امام رضا(ع)و بني عباس: تاكنون اجمالاً با نحوه پيدايش ساسله اي بنام بني العباس آشنا شديم و دانستيم كه اينان انسانهاي جاه طلب و دنيا پرستي بودند كه منافقانه قدرت را بدست گرفته و براي حفظ آن از هيچ جنايت و خيانتي خودداري نكرده و عليرغم اينكه خود را پسر...

کد فایل:20008
دسته بندی: گوناگون » شخصیت ها

تعداد بازدید: 10096 بازدید

فرمت فایل دانلودی:.doc

فرمت فایل اصلی: word-قابل ویرایش

تعداد صفحات: 21

حجم فایل:126 کیلوبایت

  پرداخت آنلاین و دانلود فایل  قیمت: 3,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش فایل
  • امام رضا(ع)و بني عباس:
    تاكنون اجمالاً با نحوه پيدايش ساسله اي بنام بني العباس آشنا شديم و دانستيم كه اينان انسانهاي جاه طلب و دنيا پرستي بودند كه منافقانه قدرت را بدست گرفته و براي حفظ آن از هيچ جنايت و خيانتي خودداري نكرده و عليرغم اينكه خود را پسر عم رسول اكرمو ائمه مي دانستند،اما همانند امويان دست به خون پاكترين و شريفترين انسانها همچون ائمه (ع)يا يزيد و هزاران بيت المال مسلمانان ،حقوق جامعه را در راه عيش و نوشهاي خود و اطرافيان ضايع نمودند.حال بايد وارد موضوع اصلي اين نوشتار يعني مسئله ولايتعهد حضرت رضا(ع)شويم و ببينيم چگونه از ميان سلاله ي خون ريز و سفاكي ،فردي همچون مأمون حاضر مي شود خلافت و يا ولايتعهد را در اختيار دشمن و رقيب سرسخت خود قرار دهد.براي تبيين بهتر و جامع تر اين موضوع لازم است به روند پيشامدهائي كه منجر به قدرت رسيدن مأمون شد،بپردازيم.
    امام رضا (ع)در زمان هارون:
    هارون فرزند مهدي و پنجمين خليفه ي عباسي بود كه در سال 170 بعد از برادرش هادي بخلافت رسيد.قبلاً با رفتار او با امام كاظم (ع) آشنا شديم.امام رضا (ع) بعد از شهادت امام كاظم آشكارا امامت خود را اعلام نمود و ترس و ملاحظه اي از هارون نداشت ،بطوريكه ياران امام درباره جان ايشان نگران بودند.اما ايشان مي فرمدو:هارون هر چه مي خواهد تلاش كند او راهي بر من ندارد.
    همينطور هم شد،هارون تا آخر نتوانست آسيبي به امام (ع) وارد كند.حتي روزي يحيي بن خالد برمكي به هارون گفت:اين فرزند موسي بن جعفر است كه نشسته و به تبليغ خلافت و امامت خود مشغول است .هارون گفت:آيا آنچه با پدرش كرديم براي ما كافي نيست؟آيا مي خواهي همه آنان را بكشم؟(1)
    از جمله حوادث مهمي كه امام رضا (ع)در اين دوره با آن مواجه گشت ،جريان اغراض واقضيه بود.اينها عده اي از ياران امام كاظم بودند كه عقيده داشتند امامت به موسي بن جعفر (ع)ختم مي شود و مي گفتند او نمرده بلكه زنده است و دوباره بر مي گردد و قائم آل محمد است لذا امامت علي بن موسي را قبول نداشتند.
    انگيزه اصلي اين انحراف سردمداران اصلي اين از علي بن حمزه بطائني ،زياد بن مروان قندي و عثمان بن عيسي رواسي .آنان مقادير زيادي پول وجوهات از امام كاظم در اختيارشان بود اما براي اينكه اينها را نزد خود نگه دارند و تحويل علي بن موسي(ع)ندهند،امامت حضرت را مكر شدند ،امام كاظم براي جلوگيري از اين انحراف تلاش زيادي انجام داده بود.بارها همين افراد را حاضر كرد و جانشين خود را مشخص نمود و از آنها براي حضرت رضا(ع) بيعت گرفت.با اينحال چنين اغراض رخ داد و امام رضا نيز سخت با آنها مقابله مي كرد.
    حادثه مهم ديگر حمله نيروهاي هارون به مدينه است.محمد بن جعفر در مدينه بر ضد حكومت عباسيان قيام كرد.هارون سپاهي بفرماندهي جلودي براي سركوبي او به مدينه روان كرد و به او دستور داد اگر بر محمد بن جعفر دست يافت او را گردن بزند و بر خانه هاي علويان يورش برده و دارائي و لباس و زيور زنان را غارت كرده و حتي يك جامه برايشان باقي نگذارد .جلودي با سپاهش به خانه امام هشتم هجوم آورد.وقتي امام او را ديد فرمود همه زنان در يك خانه جمع شدند و خود بر در خانه ايستاد.جلودي گفت من به دستور هارون بايد وارد خانه شوم و لباس زنان را با جواهراتشان در آوردم.امام قول داد اين كار را خودم مي كنم و پيوسته سوگند مي خورد و از او مي خواست وارد خانه نشود.جلودي بالاخره آرام شد و موافقت كرد.امام بدرون خانه رفته و دارايي ،اموال و لباس و زيور زنان را جمع كرد و به او داد.
    اين نمونه اي از رفتار خصومت بار هارون با امام هشتم و علويان مي باشد.
    جريان جانشيني هارون و سرانجام او:
    هارون همواره براي تعيين جانشيني خود متحير و پريشان بود.او همانند ديگر خلفا داراي زنان و كنيزان متعدد بود و فرزندان زيادي از آنان داشت.برجسته ترين آنان ،مأمون ،امين و مؤتمن بودند.مأمون مقداري از امين بزرگتر بود و عليرغم اينكه فرد باهوش تري بود اما هارون نتوانست او را جانشين خود قرار دهد،زيرا مأمون مادرش ايراني بود و درباريان و اطرافيان هارون ميل نداشتند او بر امين كه مادرش عرب بود ترجيح داده شود.بهر حال تعصبات قومي و نژادي هارون را واداشت تا امين را درسال 175
    در ولايتعهد شركت داد تا بعد از اين خليفه باشد و براي آنان در سال 186 در مراسم حج از زعما و برجستگان قوم و مردم بيعت گرفت.و بالاخره در سال 189 نيز براي فرزندش موتمن بيعت گرفت.
    عاقبت هارون عازم سفري بدون حج گشت شد.همانطور كه قبلاً آورديم سرزمين خراسان در سقراط امويان و بقدرت رسيدن عباسيان نقش عمده اي داشت.لذا مورد توجه خاص بني عباس بود و اشخاص برجسته اي بعنوان حاكم آنجا تعيين مي شدند.
    هارون ابتدا فضل بن يحيي برمكي را كه از مقربانش بود حاكم آنجا قرار داده بود.بعد از دو سال علي بن عيسي بن ماهان را ب جاي او منصوب كرد.علي خراسان ،سيستان،ماوراءالنهر ،اصفهان و تمام شرق ايران را تحت فرمان داشت.او نسبت به مردم ظلم و جور فراواني اعمال كرد و با وضع مالياتهاي سنگين و جنايات ديگر به نارضايتي مردم از دستگاه خلافت دامن زد تا اينكه باعث شورشهايي در اين مناطق شد.
    منجمله طغيان رافع بن ليث بود كه از طرف علي بن عيسي حاكم ماوراءالنهر بود.او خلافت هارون را رد كرد و در جنگ با علي او را مكرراً شكست داد.در سال 191 هرثمه بن اعين از طرف هارون بجاي علي منصوب شد.هرثمه او را دستگير و اموال غصبي مردم را به آنها برگرداند اما از مقابله با فتنه ي رافع بن ليث عاجز ماند و از هارون درخواست كمك كرد .آشوبهاي ديگري همانند آشوب حمزه بن عبداله در سيستان و آشوب المقنع روي داد كه مرتباً به مواضع حاكم منصوب از طرف هارون حمله مي كردند و حاكميت هارون را تهديد مي كردند.
    هارون بناچار شخصاً براي دفع اين شورشها به خراسان عزيمت كرد.امين را بعنوان جانشيني در بغداد گذاشت و مأمون را بهمراه خود برد و دو سياستمدار معروف يعني فضل بن ربيع و فضل بن سهل نيز همراه او بودند.بعضي مي گويند علت همراهي مأمون در اين سفر تدبير فضل بن سهل بود.
    چون فكر مي كرد اگر در اين سفر هارون بميرد ،امين قدرت را بدست مي گيرد و مأمون را از ولايتعهد خلع مي كند.لذا بهتر است مأمون از بغداد دور باشد تا دست امين در آن لحظه به او نرسد.
    هارون در گرگان بشدت بيمار شد .او قبل از مرگش مأمون را براي انجام مأموريتي روانه مرو كرد و به فضل بن ربيع گفت :اگر من مردم لشكر خزائني را كه همراه من است به مأمون بده تا در نبرد با دشمنان در مرو موفق شود.ولي فضل بن ربيع همه آنها را با خود به بغداد باز گرداند.
    سرانجام هارون الرشيد بعد از 23 سال حكومت جابرانه در سال 193 در 45 يا 49 سالگي در سناباد طوس بهلاكت رسيد و همانجا مدفون شد.
    اختلاف امين و مأمون:
    امين در بغداد وقتي كه از مرگ پدر مطلع شد ،نامه اي به فضل بن ربيع در خراسان نوشت و از او خواست همه اموال و لشكرياني را كه همراه هارون بود به بغداد باز گرداند.فضل هم كه طرفدار امين بود بطرف بغداد حركت كرد و سپاهيان هم كه از بازگشت به خانه هاي خود مسرور بودند ،راه مراجعت را در
    پيش گرفتند.
    مأمون كه اموال و لشكريان را در حال از دست دادن مي ديد تدبير فضل بن سهل با ارسال پيكي به بن ربيع خواستار استرداد آنها نزد خود شد اما جواب او منفي بود و گفت اين دستور خليفه است .
    امين در بغداد به كاخ خلافت گام نهاد و در جمادي الثاني 1


    پشتیبانی 24 ساعته : 09909994252
    برچسب ها: تحقیق امام رضا(ع)و بني عباس
  

فــــایــــل ســـانـــا

فـــايل ســـانا صرفا يک طرح کارآفرينی مشارکتی است که هدف آن درآمدزايی برای دانشجويان، دانش آموزان، محققان، کاربران اينترنتی و ... است.
با عضویت در فایل سانا، کسب در آمد اینترنتی خود را شروع کنید.

ثبت نام در سایت

ما قابل اعتماد هستیم!

تمامی كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می‌باشند و فعاليت‌های اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوری اسلامی ايران است.
این سایت در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی ثبت شده است.

درباره سایت

فایل سانا|سیستم همکاری در فروش فایل

فروش انواع فایل های قابل دانلود از جمله: مقاله، پروژه، پاورپوینت، گزارش کارآموزی، طرح توجیهی، نرم افزار، خلاصه کتاب و ...

09909994252 info@filesana.ir

با همکاری :

نماد اعتماد الکترونیک

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.