فصل اول :
" مقدمه "
حسابداري صنعتي حوزه اي از حسابداري است . كه با هزينه يابي محصول سر كار دارد ، هزينه يابي محصول اطلاعات موردنياز را براي تهيه صورتهاي مالي در مورد قيمتتمام شده موجوديها و قيمت تمام شده كالاي فروش رفته فراهم مي آورد . حسابداري صنعتي گاههي اوقات حسابداري مديريت ني ناميده مي شود بايد به عنوان بازوي مديريت در ارتباط با برنامه ريزي و كنترل فعاليتها تلقي گردد . در حقيقت حسابداري صنعتي مديريت را با ابزار حسابداري مورد نياز جهت برنامه ريزي ، كنترل و ارزيابي عمليات مجهزمي نمايد.
امروزه يكي از زمينه ها ي فعاليت انجمن هاي حسابداران خبره كشوورهاي مختلف سعي در ارائه مناسبترين روشهاي محاسبه قيمت تمام شده محصولات است . زيرا ادامه فعاليت مؤسسات توليدي در صورتي امكان پذير است كه قيمتهاي محاسبه شده دقيق و قابل رقابت در بازار توايد باشند . در غير اينصورت يعني ارائه غلط اطلاعات موجب گمراهي مديران تصميم گيرنده و در نتيجه از دست دادن بازار فروش و نهايتاٌ تعطيلي بنگاه اقتصادي خواهد گرديد . چگونگي محاسبه قيمت تمام شده طي ساليان متمادي از تحولات و تغيرات چشمگيري بر خوردار بوده و هدف اصلي از اين تغييرات ، دستيابي به روشهاي محاسبه دقيق قيمت تمام شده محصولات بوده است . به دليل اهميت موضوع روش هاي مختلف محاسبه قيمت تمام شده مورد برسي و تجزيه و تحليل قرار گيرد .
كاربردهاي حسابداري صنعتي :
اطلاعات تهيه شده توسط حسابداري صنعتي در تصميم گيري و ارزيابي عملكرد مورد استفاده قرار مي گيرد . تصمصم هاي مربوط به تعيين قيمت فروش ، ساخت يا خريد و بودجه بندي با استفاده از اطلاعات حسابداري صنعتي انجام مي شود . هنگامي كه اطلاعات حسابداري صنعتي بمنظور ارزيابي عملكرد فعاليت واحدهاي مختلف سازمان ، توسط مديران و در داخل سازمان مورد استفاده قرار مي گيرند . در ان حالت مي گوئيم اطلاعات براي مقاصد " حسابداري مديريت " مورد استفاده قرار گرفته است . اگر اين اطلاعات به قصد ارزيابي عملكرد سازمان و توسط استفاده كنندگان خارجي نظير سهامداران يا بستانكاران مورد استفاده قرار گيرد . آنگاه مي توان گفت اطلاعات براي مقاصد " حسابداري مالي " مورد استفاده واقع شده است . معمولاٌ حسابداري صنعتي در رابطه با كاربرد آن در عمليات توليدي مورد بحث قرار مي گيرد . اما همواره چنين نيست يرا در هر نوع فعاليت بدون در نظر گرفتن وسعت آن ، كه در آن ارزشهاي پولي مطرح گردد، مفهوم و شيوه هاي حسابداري صنعتي كاربرد پيدا خواهد نمود . بار افزايش كارايي ، فعاليتهاي غير توايدي موئسسات توليدي ، مؤسسات عمده فروشي ، خرده فروشي ، بانكها ، شركتهاي بيمه، شركت هاي حمل و نقل ، خطوط هواپيمايي ، بيمارستانها ع سازمانهاي دولتي ، دانشگاهها و مؤسسات خيريه بايد از روشهاي حسابداري صنعتي استفاده نمايند . در فصل هاي آتي راجع به شيوه هاي حسابداري صنعتي مورد استفاده در برخي از واحد هاي فوق توضيحاتي ارائه خواهد شد . در ساير مؤسسات و وا حد هاي غير توليدي ، كه در فوق ذكر نگرديده اند . استفاده از شيوه هاي حسابداري صنعتي به نظر مديريت و كاركنان واحد حسابداري آنان بستگي دارد .
مواد مستقيم :
شامل كايه موادي است كه بخش جدائي ناپذير و قابل شناسايي كالاي ساخته شده راتشكيل مي دهد . مواد مستقيم ممكن است به شكل خام ، مانند نفت خام براي ساختن بنزين و يا قسمتهاي ساخته وخريداري شده مانند موتور و گير بوكس ، در مونتاژ اتومبيل باشد . مواد مستقيم معمولاٌ قسمت عمده هزينه هاي توليد را تشكيل مي دهند .
كار مستقيم :
كار مستقيم كاري است كه بطور مستقيم صرف تبديل مواد اوليه به كالاي ساخته شده مي گردد .هزينه حقوق كاركنان كه بتوان به كالاي تخصيص داد كار مستقيم ناميده مي شود هزينه حقوق كارگراني كه در قسمت منتاژ اتومبيل كار مي كنند .
* عوامل تشكيل دهنده هزينه هاي توليد يا قيمت تمام شده محصول
سربا ركارخانه :
كليه هزينه ها ي تو ليد غير از مواد مستقيم و كار مستقيم جزء هزينه هاي سربار كارخانه مي باشند . هزينه هاي مواد غير مستقيم و ساير هزينه هاي توليد آنها را به طور مستقيم به اقلام مشخص توليد اختصاص داد ، هزينه هاي سربار كارخانه ناميده مي شوند .
* مواد غير مستقيم :
موادي كه براي تكميل كالا ضروري بود ع ولي به علت ناچيز بودن مصرف آن در توليد و يا پيچيدگي در محاسبه و نسبت دادن مستقيم آن به يك واحد كالا ، نتوان آن را به عنوان مواد مستقيم طبقه بندي كرد . مواد غير مستقيم ناميده مي شود . چسب و يخ درتوليد صندلي و همچنين مواد مصرفي كارخانه از قبيل روغن ، گريس و پارچه تنظيف از جمله مواد غير مستقيم مي باشد .
كار غيرمستقيم
كار غيرمستقيم كاري است كه به طور مستقيم تأثيري در ساخت و تركيب كالاي ساخته شده ندارد. مانند هزينه دستمزد سركارگران، نگهبانان تعميرات و كاركنان انبار.
نمونه
پشتیبانی 24 ساعته :
09909994252
برچسب ها:
مقاله حسابداری صنعتی