تجربه نشان ميدهد اكثر واحدهاي اقتصادي كشور داراي نقاط ضعف كموبيش قابل توجهي در نظام كنترلهاي داخليشان هستند و اين نقاط ضعف با توجه به تنوع ماهيت و فعاليتهاي اين واحدها و سيستمهاي كنترل داخلشان و شرايط حاكم بر آنها بسيار متنوعند كه پرداختن به تمامي آنها كه مقدور است نه مفيد خواهد بود اما بررسيها نشان ميدهد كه بخش قابل توجهي از اين نقاط ضعف تقريباً با هم مشابهاند و لذا تقريباً راهحلهاي مشابهي هم دارند.
دلايل وجود نقاط ضعف در واحدهاي اقتصادي كشور ( اعم از بخشهاي خصوصي و عمومي) را ميتوان به دو دستهي كلي تقسيم كرد : عوامل و موانع برون سازماني و عوامل و موانع درون سازماني
عوامل و موانع برون سازماني :
بخشي از اين عوامل و موانع ريشه در عوامل فرهنگي، تاريخي و اجتماعي مردم كشور ما دارد، از قبيل تمايل بخشي از جامعه به عدم تمكين در مقابل قوانين و مقررات يا به عبارت ديگر قانونگريزي و شخصينگري در مقابل گروهنگري و مقاومت در مقابل ضابطهمندي و سعي در دور زدن ضابطهها.
عادت بخشي از جامعه به كمكاري و زيادخواهي، حرف زدن بيشتر و عمل كردن كمتر، عدم پذيرش مسؤليت خطاها و سعي در برونفكني و ... اشاره كرد.
بخش ديگري از اين عوامل ريشه در قوانين و مقررات موجود ناسازگار با شرايط حاكم و نيز مناسبات استقرار يافته عمليات توليدي و تجاري در كشور دارد. از قبيل مشكلات موجود در قوانين تجاري، قوانين مالياتي و قوانين گمركي و...)
فصل مشترك بخش عمدهاي از اين انتقادات به ناسازگار بودن و نارسا بودن قوانين و مقررات تجاري موجود با شرايط موجود يا مورد نياز و ضرورت بازنگري و اصلاح آنها معطوف است. وجود قوانين و مقررات ناسازگار و نارسا خواه و ناخواه واحد اقتصادي زير نظر يك مدير را تحت تاثير قرار ميدهد. و هر چند كه مدير مورد نظر، قادر نيست كه عوامل و موانع مزبور را مرتفع كند، ليكن بايستي ( ضمن آگاهي از وجود و تاثير آنها) از وجود افراد مطلع به اين امور جهت شناسايي محيط اقتصادي و عوامل موثر از اين طريق بر واحد اقتصادي تحت مديريت خود استفاده كند و تدابير يا كنترلهايي را طراحي و مستقر نمايد كه از بابت موارد مزبور كمترين آسيب را ببيند وجود مشاورين اقتصادي و حقوقي و حتي جامعهشناسان مطلع، آگاه به شرايط روز و كارآمد.
عوامل و موانع درون سازماني :
اين عوامل هر چند كه از عوامل برون سازماني تاثير ميپذيرند.
يكي از نقاط مشترك اين عوامل مسئلهي تفكيك وظايف و وجود ثباتي از جمله آفتهاي عامل كنترلي تفكيك وظايف است اين عامل كنترلي مهم را بايد با آگاهي و ظرافت به كار گرفت تا از آن نتيجه مطلوب به دست آيد.
هر چند كه براي تفكيك وظايف در متون تخصصي مربوطه فرمولهاي استانداردي طراحي و توصيه شده است، ليكن توجه به عوامل ياد شده ميتواند باعث تغيير در نحوهي به كارگيري اين عامل كنترلي از يك واحد اقتصادي به واحد اقتصادي ديگرشود.
مثال نگارنده زماني در شركتي واقع در يك شهر بزرگ مشغول حسابرسي بود كه يكي از اقوام يكي از كاركنان اداري اين شركت به رحمت ايزدي رفتو ملاحظه شد كه تقريباً تمامي كاركنان كليدي بخشهاي اداري و مالي اين شركت عليرغم اسامي گوناگوني كه داشتند سياهپوش شدند. پرسوجوها معلوم ساخت كه خويشاوندي تنگاتنگي بين اين افراد برقرار است و لذا سازوكار تفكيك وظايف در اين شركت چقدر ميتواند غير قابل اتكا باشد.
تفكيك وظايف و مسئوليتها به هر صورتي كه طراحي و اجراي شود بايستي دائماً تحت نظارت و كنترل مديران مربوط يا نمايندگان آنها قرار گيرد و به صورتي سيستماتيك هر از چندگاه يك بار تغييراتي در آنها داده شود.
مسئلهي اعتماد بيش از حد به همكاران يا زيردستان
پشتیبانی 24 ساعته :
09909994252
برچسب ها:
نارسايي و موانع استقرار كنترلهاي داخلي بررسی نارسايي و موانع استقرار كنترلهاي داخلي